الماس سرخ

Tuesday, June 19, 2007

پشت احساس



پشت احساس عميق دل من
شهري از جنس دل است
که اگر پا بگذاري آنجا
روي هر خشت و گلش نام خودت را بيني
و اگر منت خود را به سرم بگذاري قدمت روي نگاهم
بنشيني آنجا

دختري را تو ببيني که لباسش پر گلهاي اقاقيست ، بنفشه ست ، ياس است
و به سويت آيد با نگاهي که پر از احساس است

گوش کن زير لبش زمزمه اي ميخواند
که اگر تا مهتاب تو کنارم باشي
آسمان دل من تا به ابد آبي است

آه اين قلب پراز خواهش من
از جدايي نگاه تو دگر عاصي است

تو بمان تا به سحر
نه سحر تا به ابد
عشق همين جا جاريست
اين همه زيبايي و چراغاني شهر دل من
مال تو است
امشب اين جا جشن است

و تمام گلها ميرقصند
قاصدک جار زده
که تو اين جا هستي
شاپرک آمد وگفت هديه تان آماده ست
باز کن هستي من
تاب ندارم ديگر

و تو پوشال دلم را ديدي
وميان گل نرگس تو کليدي ديدي
ومن آرام در گوش تو رازش گفتم

وتو آرام نگاهم کردي
تو به من خنديدي
تو کليد دل من را به ته رود صفا انداختي
تو کنارم ماندي

نه به مهتاب و سحر
تو کنارم ماندي تا به ابد
.

posted by Almas at 10:41 AM

0 Comments:

Post a Comment

<< Home