الماس سرخ
Monday, June 04, 2007
به نام تو که برایم بهترینی عزیزم

به نام تو که برایم بهترینی عزیزم...
تو آمدی و بهار زندگی ام فرا رسید ...
تو آمدی و کویر دلم ، تبدیل به دریایی از عشق و محبت شد ....
آمدی و خوشبختی را با خود بهمراه آوردی...تو همانی که من میخواستم ، تو همان آرزوی منی
ای آرزوی من...با ورود تو به قلبم خوشبختی در زندگی ام تضمین شد و فرداها رادر کنار تو و زیبا
می بینم و می دانم با تو زندگی ام پر از خاطره های شیرین و ماندگار خواهد بود.
دستان گرمت را به من بده ، سرت را بر روی شانه هایم بگذار
و درد دلهای عاشقانه ات رادر گوشم زمزمه کن ای عشق من ...
می خواهم با تو همان مرد خوشبخت باشم ، همانی که برای رسیدن به تو خودش را به آب
و آتش زده...اینک که تو را یافتم دیگر به جز خوشبختی مان هیچ آرزویی را از خدای خویش ندارم،
ای تک ستاره آسمان تاریک قلبم خیلی دوستت دارم و میخواهم تا آخرین لحظه نفسهایم
تو راعاشقانه دوست داشته باشم و به تو عشق بورزم و با عشق تو زندگی کنم...
تو آمدی و به من نیروی عشق دادی تا با این نیرویی که در وجودم است عاشقانه با تو زندگی کنم
و به عشق تو در مقابل سختی ها و مشکلات زندگی بایستم....
دوستت دارم ای تو که خزان سرد و بی روح دلم را تبدیل به بهار سبز عاشقی کردی عزیزم
ازمجنون قصه ها نیز دیوانه ترم .....
این قلب کوچک و پر از درد من فدای تو ، این قلب من بی ارزش است جانم فدایت ...
می خواهم با گرمی آن قلب عاشقت در این دنیای سرد زندگی کنم و به تو و عشق تو
افتخار کنم ... خوشبختم چون در کنار تو هستم ، امیدوارم به فرداها چون در قلب مهربان
تو هستم و زندگی ام را بیشتر از همیشه زیبا می بینم
چون تو همان زندگی منی ای بهترینم.بیشتر از همه چیز و همه کس دوستت دارم و بعد از
خدای خویش تو را می پرستم و عاشقانه از ته قلبم ، با صداقت و یکرنگی و یکدلی فریاد میزنم :
ای بهترینم خیلی دوستت دارم .....
و تا ابد و تا زمانی که خون در رگهایم جاری است با تو می مانم..










0 Comments:
Post a Comment
<< Home