الماس سرخ
Friday, February 17, 2006
خسته ام

از رنجی خسته ام که از آن من نیست
بر خاکی نشسته ام که از آن من نیست
با نامی زیسته ام که از آن من نیست
از دردی گریسته ام که از آن من نیست
از لذتی جان گرفته ام که از آن من نسیت
به مرگی جان می سپارم که از آن من نیست
بر خاکی نشسته ام که از آن من نیست
با نامی زیسته ام که از آن من نیست
از دردی گریسته ام که از آن من نیست
از لذتی جان گرفته ام که از آن من نسیت
به مرگی جان می سپارم که از آن من نیست
posted by Almas at 1:39 AM

4 Comments:
عشق با لبخند مردم زنده است
زندگی هم با تبسم زنده است// با سلام ودرود بر شما مهربان//وبلاگ کیمیای ناب منتظر نوشته های زیبای شماست//خوشحال می شوم سربزنید//موفق باشید
دست من هنوز در ÷پی چیزی می گردد و آن زندگی بدون هراس از مرگ است...همیشه مطالبت عالیست...ممنون
سلام پس اين مشكلات از كيههههههههههههه
درود بر شما
Post a Comment
<< Home