الماس سرخ
Saturday, October 14, 2006
آشناترین آشنای دل
لحظه های دلتنگیم را می سرایم
لحظه های با تو بودن در عین بی تو بودن
لحظه های جاوید ذهنم را می گویم
لحظه ها یی که یاد تو میهمان دل شکسته ام است
می دانی چه می گویم تنها تو می دانی
می دانی دل شکسته را مرهم بودن یعنی چه
می دانی تکرار واﮋه غریب بی تو بودن یعنی چه
می دانی زخم خورده از دنیای ویران بودن یعنی چه
می دانی بین آشنا بیگانه بودن یعنی چه
تو می دانی ... تنها تو می دانی
لحظه های با تو بودن در عین بی تو بودن
لحظه های جاوید ذهنم را می گویم
لحظه ها یی که یاد تو میهمان دل شکسته ام است
می دانی چه می گویم تنها تو می دانی
می دانی دل شکسته را مرهم بودن یعنی چه
می دانی تکرار واﮋه غریب بی تو بودن یعنی چه
می دانی زخم خورده از دنیای ویران بودن یعنی چه
می دانی بین آشنا بیگانه بودن یعنی چه
تو می دانی ... تنها تو می دانی
Sunday, October 08, 2006
من و شکست
پندهای عقل دور اندیش را
من پذیرفتم که عشق افسانه است
این دل درد آشنا دیوانه است
من پذیرفتم که عشق افسانه است
این دل درد آشنا دیوانه است
